معنی فروشنده اشیای قدیمی

حل جدول

فروشنده اشیای قدیمی

عتیقه فروش


فروشنده

بیاع

بایع

لغت نامه دهخدا

فروشنده

فروشنده. [ف ُ ش َ دَ / دِ] (نف) بایع. کسی که چیزی را فروخته یا میفروشد. (ناظم الاطباء). بایع. مقابل خریدار. (یادداشت بخط مؤلف):
نبینید کایدر فروشنده ام ؟
ز بهر خور خویش کوشنده ام ؟
فردوسی.
فروشنده ام هم خریدار جوی
فزاید مرا نزد کس آبروی.
فردوسی.
فروشنده ام هم خریدار نیز
فروشم، بخرم ز هر گونه چیز.
فردوسی.
فروشنده ٔ گوهر آمد پدید
متاع ازفروشنده باید خرید.
نظامی.
رجوع به فروش شود.


قدیمی

قدیمی. [ق َ] (ص نسبی) دیرینه وکهنه. (ناظم الاطباء). || سال دیده. پیر.

فارسی به ایتالیایی

واژه پیشنهادی

فروشنده

عرضه کننده

بیاع

بایع

فرهنگ معین

فروشنده

(فُ شَ دِ) (ص فا.) کسی که چیزی را بفروشد.

فرهنگ عمید

فروشنده

کسی که چیزی را می‌فروشد،

فارسی به عربی

فروشنده

بائع، تاجر

فرهنگ فارسی هوشیار

فروشنده

آنکه چیزی رابفروشد فروختار بایع.


قدیمی

در تازی نیامده (افزونی یا ء بر قدیم درست نیست) (با یا ء مصدری و بمعنی مصدری استعمال آن صحیح است) باستانی کهنه (صفت) دیرینه کهن، سالدیده پیر. توضیح کلمه قدیمی. . . و امثال آن اگر با یا ء مصدری و بمعنی مصدری استعمال شود صحیح است مانند قدیمی بودن کتاب دلیل اهمیت آنست اما اگر با یا ء الحاق و بمعنی وصف مطلق بکار رود مثل کتاب قدیمی - بمعنی کتاب کهنه - غلط است و بجای آن قدیم باید نوشته شود دوست قدیم کتاب قدیم.

فارسی به آلمانی

فروشنده

Verkäufer (m)

معادل ابجد

فروشنده اشیای قدیمی

1131

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری